دُختـَـــــــــــر آتـــــــــیش پارهــِــــ
دختــر بهـآرے
زمان می گذرد و در انتهای راه می فهمی چقدر حرف نگفته در دل باقی ماند
حرفهایی که می توانست راهی به سوی عشق باشد
حرفهای ناتمامی که در کوچه های بن بست زندگی اسیرند
ناگهان لحظه غربت می رسد و تو در میابی که چقدر زود دیر شده
به تکاپو می افتی ... در غربت بیابان، در شبانه پرستوها
در لحظه وصال موج و ساحل دنبال عشق می گردی.
دیر شده خیلی دیر
نظرات شما عزیزان:
لایک داره مرسی راستی اپم بیا
BᗩяᗩN |پنج شنبه 30 آبان 1392Comment 1
| 12:40
|